سلامي چو بوي خوش آشنايي ! يه سيب سرخ كه بوي بهشت ميده ؛ يه شال گردن سفيد كه يادآور آناني است كه باي ورود به بهشت از هم سبقت مي گرفتن ؛ يه حلقه قشنگ كه بيانگر دست مردي است كه پيوند و مسئوليت مردانه اي رو گردن نهاده و به سنت رسولش وفادار بوده و شايدم هست ! و يه انگشتر عقيق كه بازم تصويري از دست مردونه اي رو تداعي ميكنه كه ميتونه حمايتگر بوده و باشه . يه سجاده و مهر و تسبيح كه مجوز ورود به بهشت خداوند هست . تصاويري كه ميره كه كمرنگ بشه ولي « خزائن رحمت پروردگار » يادشون رو در ذهنها زنده ميكنه و نميذاره فراموش بشند .... چه تداعي زيبايي بود سيب ! تداعي اون روزها خوب و شيرين با اون آدمهاي خوبترش . خيلي در اين تنهايي دلتنگشونم .... دلشاد و پاينده باشي نازنينم