مسخِ شب و پيوند
مستِ التماس بارون
اونيکه با من اسيره
شبونه مياد به ميدون
اونجا که سوار زخمي
تا صبح از درد مي ناله
که منم سوار ميدون
اونکه با غُصه اسيره سلام وقت شما به خير [تحسين][گل][تحسين][گل][لبخند]توي شهر بي زمستون
آينه ها رنگِ بهانه اند
توي شهر بي زمستون
پستوها مستِ ترانه اند
[لبخند][تحسين][گل][گل]