خداي مهربانم
تو مرا در آغوش گرم مهربانيت داري
تو دايم دستان مرا ميفشاري تا رها نشوم
و مرا پيوسته نگاه ميکني که مبادا آسيبي به من رسد
و من چون کودکان بازيگوش ميخواهم
از آغوشت دستت و نگاهت بگريزم
خداجانم
من کودکم و نادان
خداي من! تو در خدايي خود بي همتايي
بمن نيز بياموز که در بندگي تو بهترين باشم
خدايا آنچه از اختيار در وجودم نهادي را عاشقانه و کودکانه به تو هديه ميکنم
بخواه تا تنها به نامت و تنها به يادت و تنها براي تو باشم
بخواه بخواه بخواه