**********
شب شد و محو رخ جانانه ام نور رخش پرتو کاشانه ام
شب شد و خلوتگه جانان رسيد روز غصه به پايان رسيد
شب شد و آمد گه معراج جان ساعت زاري و دعاي نهان
شب شد و دل گشت قرارش ز دست ناله کنان در غم جانان نشست
شب شد و هنگام مناجات شد باز ز رحمت در حاجات شد
شب شد و آهنگ کرم ساز شد باب عنايات خدا باز شد
شب شد و عشاق به کويش شدند محورخ پرتو رويش شدند
شب شد و افسرده دلان از گناه از دل خود ناله کشيدند آه
شب شد و هر درد به درمان رسيد در بدران را سر و سامان رسيد
شب شد و پيمانه هجران اشک رشته فرقت همه از هم گسست
شب شد و آورد نويد وصال پرده گرفت آن مه من از جمال
شب شد و آورد برات نويد کرد دلم را همه غرق اميد
شب شد و مسکين به درش راه يافت ديده را سوز دل و آه يافت
**********
الهي تول من امري ما انت اهله وعد بفضلک علي مذنب قد غمره جهله
الهي قد سترت علي ذنوبا في الدنيا و انا احواج الي سترها علي منک في الاخري